کد خبر 41366
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۰:۱۴

پراکسي ديپلماسي يا جنگ نرم نيابتي يعني اينکه هاليوود با ما نمي جنگد، بلکه جعفر پناهي به نيابت از هاليوود با ما مي جنگد.

مشرق- پراکسي ديپلماسي در ديپلماسي عمومي، همان جنگ نرم نيابتي است. شيوه اي از جنگ نرم که بارها آمريکا عليه ما از آن بهره بهره گرفته است. يعني به جاي آنکه دستگاه هاي مولد قدرت نرم آمريکا مثل هاليوود با ما بجنگد، سلولهاي قدرت نرم جامعه ايران مثل چهره هاي فرهنگي ، عهده دار جنگ نرم عليه ايران شوند.
جنگ نرم نيابتي يعني اينکه هاليوود با ما نمي جنگد، بلکه جعفر پناهي به نيابت از هاليوود با ما مي جنگد.
جعفر پناهي
جعفرپناهي فيلمسازي کم مخاطب است که حداقل سهم مخاطب را از اين 2درصد تماشاگر و مخاطب سينماي ايران داراست و بسياري از مردم به ندرت فيلم هاي او را ديده اند .
فيلمسازي که نهايتا با "بادکنک سفيد"(1373) شناخته شد و سپس "آينه" (1376) را ساخت. پس از آن، پناهي به جريان فيلمسازان جشنواره پسند تن سپرد و چشم به جوايز فستيوال هاي بين المللي دوخت.
از آنجا که جعفر پناهي به سبک نئورئاليسم فيلم مي سازد سعي در ايجاد ارتباط مستقيم با جامعه دارد. به همين جهت نمايش بيکاري، بدبختي، فقر، فساد و بي‌عدالتي در اغلب آثارش به طرزي سياه و چندش آور موج مي زند. از اين رو پناهي، در فيلم "دايره" (1378) جايگاه زن ايراني را به طرز رقت انگيز و تهوع آوري به تصوير کشيد. نگاهي چرک آلود که ترحم فستيوال هاي غرب را نسبت به زنان ايراني برانگيخت و پناهي توانست با قرباني کردن زن ايراني، جوايز متعددي را از اين جشنواره ها (به تعبير کارشناسان) درو کند.
سپس در فيلم "طلاي سرخ" (1382) با داستاني ذاتا آمريکايي و نمايش فضايي چرکين از جامعه ايراني، از بين رفتن صفات انساني و فقر و تضاد طبقاتي و پارانوييد و شيزوفرنيک اجتماعي را نمايش داد و فرماندهان جنگ را در لايه اي از فيلم به فساد اخلاقي متهم نمود.
در فيلم "آفسايد" (1384) پناهي اين بار ممانعت از ورود يک دختر به استاديوم آزادي براي تماشاي فوتبال را دستمايه فيلمش قرار داد تا مقوله حقوق زنان در ايران را به چالش بکشد. وي در فيلم آفسايد به مخاطب القا مي کند که زنان ايران براي ورود به استاديوم حقوق بشر و "آزادي" در آفسايد قرار دارند.
(1388) فيلم ششم وي که نيمه تمام ماند، به حوادث کهريزک اختصاص داشت. گويي اين بار وي ماموريت يافته بود تا تجاوز و شکنجه در زندانهاي ايران را به جشنواره ها ببرد و قطعنامه اي غير رسمي در حوزه حقوق بشر عليه کشورش صادر کند.
وي از تاريخ 4خرداد 89 تاکنون آزاد است و پس از 6ماه از اين تاريخ به 6سال حبس و 20سال محروميت از فيلمسازي محکوم شد. در حالي که وي آزاد است و اين حکم درحال تجديد نظر بوده و هنوز اجرا نشده است؛ حکم وي اعتراضات جهاني را به همراه داشته است.
واکنش ها به دستگيري
پرسش اينجاست که اگر اين فيلم جعفر پناهي ساخته مي شد و حتي به نمايش عمومي در مي آمد چه ميزان از تاثير در مخاطبان ايراني يا جهاني وي مي گذاشت؟ قطعنامه اي غير رسمي در حوزه حقوق بشر عليه کشورش؟
در واقع سفارش دهندگان اين فيلم همان نتيجه اي را از دستگيري پناهي گرفتند که اگر اين فيلمش ساخته مي شد از آن فيلم مي خواستند بگيرند. يعني "قطعنامه اي غير رسمي در حوزه حقوق بشر عليه کشورش"
در حال حاضر، در واکنش به دستگيري جعفر پناهي، در ايران چهل و پنج تن از سينماگران و هنرمندان کشور از جمله بهرام بيضايي، کيومرث پوراحمد، ناصر تقوايي، رخشان بني اعتماد، خسرو سينايي، مسعود کيميايي، تهمينه ميلاني و اصغر فرهادي، در نامه اي ، خواهان آزادي نامشروط جعفر پناهي شدند.
عباس کيارستمي و ژوليت بينوش نيز در فستيوال کن، اصغر فرهادي و تيمش نيز در جشنواره برلين هنگام دريافت خرس طلايي اين خواسته را تکرار کردند.
در بازتاب جهاني اين دستگيري، جمعي از فيلمسازان و هنرپيشه‌هاي معروف هاليوود از جمله مارتين اسکورسيزي، استيون اسپيلبرگ، فرانسيس فورد کاپولا، برادران کوئن، مايکل مور، اليور استون، رابرت دنيرو و رابرت ردفورد دستگيري جعفر پناهي را طي نامه اي خطاب به صادق لاريجاني محکوم و خواستار آزادي فوري او شدند.
مديران جشنواره هاي بين المللي، از جمله فستيوال کن فرانسه گفته اند که براي هميشه يک صندلي براي داوري در همه جشنواره ها به ياد جعفر پناهي خالي خواهند گذاشت. او داور همه جشنواره ها خواهد بود.
در روزهاي اخير نيز نامه اي در واکنش به حکم جعفر پناهي توسط دست اندرکاران سينما در غرب به امضا رسيده است که ادعا مي شود تعداد امضا کنندگانش به 17000 نفر مي رسد. "قطعنامه اي غير رسمي در حوزه حقوق بشر عليه کشورش!"
بيانيه اي غير رسمي که هر روز پژواکش پرطنين تر مي شود.
پراکسي ديپلماسي جعفر پناهي
عمده فيلمسازان ايراني که درخشش کالسکه طلايي و نخل طلايي کن، خرس طلايي برلين، شير طلايي ونيز و... چشمانشان را فريفته؛ دانسته و ندانسته در ميداني به نام ديپلماسي فرهنگي غرب و براي توسعه قدرت نرم غرب مي جنگند.

حضور ناآگاهانه در جشنواره هاي غربي، آغاز مسيري است که عاقبت به پراکسي ديپلماسي مي انجامد. چيزي که بيش از همه در مورد کارگرداناني نظير عباس کيارستمي، جعفر پناهي، محسن مخملباف و بهمن قبادي و... محقق شد. پراکسي ديپلماسي در ديپلماسي عمومي، همان جنگ نرم نيابتي است. يعني اين بار هاليوود با ما نمي جنگد، بلکه جعفر پناهي به نيابت از هاليوود با ما مي جنگد.
پراکسي ديپلماسي در مورد جعفر پناهي از اين حيث برجسته تر از ساير کارگردانهاي ديگر است که وي در عملياتي که برايش طراحي شده، گامها و مراحل بيشتري را طي نموده است. وي پس از زندگي در فضاي ديپلماسي فرهنگي غرب، و حرکت در مسير منافع غرب، توليداتي ارايه داد که در فحواي آن تصويري چرک آلود و تهوع آور از زندگي ايران به جامعه جهاني ارايه مي دهد. وي تنها کار گرداني است که در حين ساخت فيلمش در ايران، بازداشت شد.
برندسازي (branding)؛ سناريوي دوم غرب
سناريوي دوم غرب در خصوص پناهي که با موفقيت بيشتري تاکنون عملياتي شده و دامنه تاثيرش در ارايه تصويري تيره از ايران، حتي از فيلم هاي اين کارگردان موثرتر واقع شده است؛ برندسازي (branding) است . برندسازي، برجسته سازي نام و تصوير افرادي است که به عنوان مخالف نظام به يک چهره بدل شده اند.
اتفاقي که در مورد ندا آقاسلطان افتاد يک عمليات بِرندسازي موفق براي غرب بود. اين عمليات اثربخش که وجهه ي ايران را مخدوش نمود در خصوص پرونده قضايي سکينه آشتياني بازتوليد شد و پس از آن غرب با بِرندسازي جعفر پناهي، بيانيه اي با اجماع 17000 امضا از هنرمندان عرصه سينماي غرب عليه حکم صادر شده براي اين کارگردان را از آستين خود بيرون آورد، که اين اتفاقِ نظر در تاريخ هنر غرب هرگز تکرار نشده و رمزآلود ترين تکانه ي سينماي غرب عليه ايران است. بيانيه اي غير رسمي در حوزه حقوق بشر!


نویسنده: اسماعیل ارجمندی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس